دوش چون خورشید را مصروع خاور ساختند


دوش چون خورشید را مصروع خاور ساختند

دوش چون خورشید را مصروع خاور ساختند


دوش چون خورشید را مصروع خاور ساختند

ماه نورا چون حمایل چفته پیکر ساختند
ماه نورا چون حمایل چفته پیکر ساختند
ماه نورا چون حمایل چفته پیکر ساختند
ماه نورا چون حمایل چفته پیکر ساختند
قرص خور مصروع از آن شد کز حمایل باز ماند
قرص خور مصروع از آن شد کز حمایل باز ماند
قرص خور مصروع از آن شد کز حمایل باز ماند
قرص خور مصروع از آن شد کز حمایل باز ماند
کن حمایل هم برای قرصهٔ خور ساختند
کن حمایل هم برای قرصهٔ خور ساختند
کن حمایل هم برای قرصهٔ خور ساختند
کن حمایل هم برای قرصهٔ خور ساختند
گوشهٔ جام شکسته سوی خاور شد پدید
گوشهٔ جام شکسته سوی خاور شد پدید
گوشهٔ جام شکسته سوی خاور شد پدید
گوشهٔ جام شکسته سوی خاور شد پدید
یک جهان نظاره کن کن جام از چه گوهر ساختند
یک جهان نظاره کن کن جام از چه گوهر ساختند
یک جهان نظاره کن کن جام از چه گوهر ساختند
یک جهان نظاره کن کن جام از چه گوهر ساختند
محتسب گودی به ماه روزه جام می شکست
محتسب گودی به ماه روزه جام می شکست
محتسب گودی به ماه روزه جام می شکست
محتسب گودی به ماه روزه جام می شکست
کن شکسته جام را رسوای خاور ساختند
کن شکسته جام را رسوای خاور ساختند
کن شکسته جام را رسوای خاور ساختند
کن شکسته جام را رسوای خاور ساختند
یا شبانگه فصد کردند اختران تب زده
یا شبانگه فصد کردند اختران تب زده
یا شبانگه فصد کردند اختران تب زده
یا شبانگه فصد کردند اختران تب زده
کآسمان طشت و شفق خون، ماه نشتر ساختند
کآسمان طشت و شفق خون، ماه نشتر ساختند
کآسمان طشت و شفق خون، ماه نشتر ساختند
کآسمان طشت و شفق خون، ماه نشتر ساختند
چرخ جادو پیشه چون زرین قواه کرد گم
چرخ جادو پیشه چون زرین قواه کرد گم
چرخ جادو پیشه چون زرین قواه کرد گم
چرخ جادو پیشه چون زرین قواه کرد گم
دامن کحلیش را چینی مقور ساختند
دامن کحلیش را چینی مقور ساختند
دامن کحلیش را چینی مقور ساختند
دامن کحلیش را چینی مقور ساختند
در زیان چرخ را گودئی که سهو افتاده بود
در زیان چرخ را گودئی که سهو افتاده بود
در زیان چرخ را گودئی که سهو افتاده بود
در زیان چرخ را گودئی که سهو افتاده بود
کن زه سیمین بر آن دامن نه در خور ساختند
کن زه سیمین بر آن دامن نه در خور ساختند
کن زه سیمین بر آن دامن نه در خور ساختند
کن زه سیمین بر آن دامن نه در خور ساختند
ماه نو چون حلقهٔ ابریشم و شب موی چنگ
ماه نو چون حلقهٔ ابریشم و شب موی چنگ
ماه نو چون حلقهٔ ابریشم و شب موی چنگ
ماه نو چون حلقهٔ ابریشم و شب موی چنگ
موی و ابریشم بهمچون عود و شکر ساختند
موی و ابریشم بهمچون عود و شکر ساختند
موی و ابریشم بهمچون عود و شکر ساختند
موی و ابریشم بهمچون عود و شکر ساختند
مهر چون در خوشه یک مه ساخت خرمن روشنان
مهر چون در خوشه یک مه ساخت خرمن روشنان
مهر چون در خوشه یک مه ساخت خرمن روشنان
مهر چون در خوشه یک مه ساخت خرمن روشنان
ماه را صاع زر شاه مظفر ساختند
ماه را صاع زر شاه مظفر ساختند
ماه را صاع زر شاه مظفر ساختند
ماه را صاع زر شاه مظفر ساختند
نیمهٔ قندیل عیسی بود یا محراب روح
نیمهٔ قندیل عیسی بود یا محراب روح
نیمهٔ قندیل عیسی بود یا محراب روح
نیمهٔ قندیل عیسی بود یا محراب روح
تا مثال طوق اسب شاه صفدر ساختند
تا مثال طوق اسب شاه صفدر ساختند
تا مثال طوق اسب شاه صفدر ساختند
تا مثال طوق اسب شاه صفدر ساختند
دوش چون من ماه نو دیدم به روی تخت شاه
دوش چون من ماه نو دیدم به روی تخت شاه
دوش چون من ماه نو دیدم به روی تخت شاه
دوش چون من ماه نو دیدم به روی تخت شاه
از ریاض خاطرم این قطعه نوبر ساختند
از ریاض خاطرم این قطعه نوبر ساختند
از ریاض خاطرم این قطعه نوبر ساختند
از ریاض خاطرم این قطعه نوبر ساختند